اختلال ارتباطی به عنوان یکی از علل اساسی خودکشی
سلسله واکاوی مسائل اجتماعی ایران
(خودکشی و بحران معنا)
بخش چهارم « اختلال ارتباطی»
نویسنده: سلمان قادری، مددکار اجتماعی
در ادامه یادداشت های قبلی به این موضوع پرداخته شد که عوامل مختلفی در بروز خودکشی موثر است. در این رابطه نقش متغیرهای خانوادگی به دلیل تحولاتی که طی چند دهه اخیر در کشور به وقوع پیوسته است از اهمیت زیادی برخوردار بوده تا جایی که می توان از «خانواده های خودکشی گرا » نام برد. منظور از خانواده های خودکشی گرا این است که به دلیل تحولات خانواده ها در عصر کنونی، عناصری در بطن و کارکرد خانواده شکل گرفته است که اعضاء را به سمت و سوی خودکشی سوق می دهد.
یکی از مهمترین متغیرهایی که در خانواده افراد را به سمت خودکشی سوق می دهد ،« اختلال ارتباطی» است. منظور از اختلال ارتباطی این است که روابط بین اعضای خانواده کم و یا محدود بوده و توام با مشکل، چالش و یا نوسان است. اعضای خانواده قادر به برقراری ارتباط درست، توام با احترام و توجه به هم نیستند. در موارد متعددی نیز مشاهده شده است که اساساً هیچگونه ارتباطی بین اعضای خانواده در جریان نیست و یا اینکه همراه با نوعی خشونت صامت است.
هنگامی که خانواده دچار اختلال ارتباطی می شود، سوء تفاهم و خشونت جای ارتباط درست را می گیرد. اعضای خانواده قادر به انتقال پیام های خود نخواهند بود و در نهایت روابط پر چالشی را تجربه خواهند کرد. برقراری ارتباط و داشتن شبکه ارتباطی یکی از اساسی ترین نیازهای هر اجتماعی محسوب می شود که می تواند پایه و اساسی حفظ بقای آن جامعه را فراهم سازد. برقراری ارتباط و تعامل بین اعضای هر اجتماع زمینه ساز کنش و واکنش بین اعضای آن اجتماع محسوب می شود.
در واقع عامل معناداری و تفاهم بین اعضای هر اجتماع بزرگ و در مقیاس کوچک یعنی خانواده داشتن ارتباط، ایجاد زمینه بحث و گفت وگو، کنش و واکنش در بین آنها است. بر این اساس هنگامی که این فرایند اساسی جامعه دچار اختلال می شود، همه نظام خانواده و جامعه به هم می ریزد. در مصاحبه های متعددی که با افرادی که بازمانده از خودکشی بوده اند به خوبی نشان می دهد که فقدان ارتباط درست در درون خانواده و با اطرافیان از عوامل اصلی بروز خودکشی محسوب می شود. فقدان ارتباط بین اعضای خانواده منجر به انزوا، تعارض و در نهایت خشونت معطوف به خود گردیده که خودکشی، تظاهر کامل آن است.
اختلال ارتباطی در هر جامعه ای ریشه در فرهنگ گفت و گوی عمومی و اجتماعی نیز دارد. به این اعتبار می توان خودکشی را یک مقوله فرهنگی نیز قلمداد نمود، لذا در اجتماعاتی که فرهنگ گفت و گو در آن ها نهادینه شده باشد، امکان ایجاد یک ارتباط توام با احترام و فهم متقابل و همدلانه فراهم است.
همین عامل می تواند زمینه ساز کاهش تنش در روابط بین اعضای جامعه و در درون خانواده را فراهم سازد. نکته قابل توجه در مداخلات اجتماعی کارشناسان و ارتباط با افرادی که دارای افکار خودکشی نیز هستند، به شیوه برقراری ارتباط با آنها برمی گردد. تجربه نشان داده است که اساسی ترین راهکار در مداخلات موفق و بازداری افراد از خودکشی و برگشت آنها به زندگی «برقراری ارتباط » است.
ایجاد ارتباط صحیح و مبتنی بر درک همدلانه، گوش دادن فعال، شناخت احساسات و درک نیازهای افراد دارای افکار خودکشی و یا اقدام کننده، پیگیری مستمر وضعیت آنها، احترام به احساسات و شناخت دقیق معنای درست مشکلات آنها می تواند منجر به نجات این افراد از خودکشی شود. در واقع هنگامی می توان افراد را از خودکشی نجات داد که توانسته باشیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
لازمه ارتباط، درک عمیق رنج درونی آنها، شناخت درست احساسات و احترام به آنهاست. ترس، پیش داوری، عدم آمادگی ذهنی و روانی در مواجه با خودکشی و فقدان تجربه کافی می تواند زمینه ساز سوق دادن افراد به سمت خودکشی شود. بر این اساس در فرایند برقراری ارتباط با این افراد باید قادر به شناخت و بازیابی دقیق رنج آنها باشید.
در چنین شرایطی قادر خواهید بود که زبان رنج و ناکافی آنها را بشناسید، با زبان رنج آنها صحبت نموده، وضعیت روانی آنها را کاملاً درک کرده و در نهایت به کاهش تلامات روانی آنها کمک کنید. اهمیت همدلی عمیق در کشف زبان رنج این افراد بسیار مهم و قابل توجه است.
مولانا در دفتر اول مثنوی معنوی در اهمیت همدلی می گوید:
همزبانی، خویشی و پیوندی است مرد با نامحرمان چون بندی است
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان محرمی خود دیگر است همدلی از هم زبانی بهتر است
بر همین اساس اهمیت همدلی در برقراری ارتباط به اندازه ای زیاد است که از هم نژاد بودن و هم زبان بودن افراد دارای اهمیت بیشتری می باشد. زیرا همدلی منجر به درک درست و ایجاد ارتباط می شود. بر همین مبنا به نظر می رسد که یکی از متغیرهای مهم در برنامه های پیشگیری و مداخلاتی تقویت فرهنگ گفت و گو در سطح جامعه و در بین خانواده ها، آموزش شیوه های حل مسئله و تعارض در خانواده و تقویت روابط توام با احترام است.
در فرایند مداخلات به ویژه در مداخلات مددکاران اجتماعی در صحنه های خودکشی برقراری ارتباط می تواند منجر به درک درست احساسات و درد و رنج افراد و نجات و یاری آنها شود. در دوره معاصر یکی از نیازهای اساسی جامعه و خانواده های ایرانی «بازسازی ارتباط» است که می تواند منجر به نجات افراد، افزایش سرمایه اجتماعی، انسجام و پیوند اجتماعی شود.